فراق شمسی

مرا به جدایی وادار کردند!

فراق شمسی

مرا به جدایی وادار کردند!

نگران

وقتی نظر می گذاری برایم مقدس است،می بویمش می بوسمش.
حرف های که دیشب زدی نگرانم کرد خیلی نگران
دوست داشتم سنگ صبورت باشم و تکیه گاه تو اما ....
لااقل اگر کاری از دستم بر می آید از من دریغ نکن همه جوره آماده کمک هستم.
(اما اگر اینجا به خودت بگویی:هیچ کاری از دستت بر نمی آید بی عرضه. بی راه نگفته ای)
اما بگو
نگرانتم،نگرانتم ...
1/3/28فراق شمسی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد